Loading...

رشد کسب و کار به شکل آسان |تاثیر مقررات و سیاست ها بر تجارت

رشد کسب و کار به شکل آسان |تاثیر مقررات و سیاست ها بر تجارت
سه شنبه 23 اسفند 1401 مهدی رمضانی مقدم 200 0 رشد کسب و کار های کوچک از نظر اندازه و ظرفیت رشد بسیار متفاوت هستند. آنها با استقلال عمل ، ساختار های سازمانی متفاوت و سبک های مدیریتی متنوع مشخص می شوند.

دسته بندی مشکلات و الگو های رشد کسب و کارهای کوچک به روشی سیستماتیک که برای کارآفرینان مفید باشد در نگاه اول کار ناامید کننده ای به نظر می رسد. کسب و کار های کوچک از نظر اندازه و ظرفیت رشد بسیار متفاوت هستند. آنها با استقلال عمل ، ساختار های سازمانی متفاوت و سبک های مدیریتی متنوع مشخص می شوند.

با این حال، با بررسی دقیق‌تر ، آشکار می‌ شود که آن‌ ها مشکلات مشترکی را تجربه می ‌کنند که در مراحل مشابهی در رشدشان ایجاد می‌ شود. این نقاط شباهت را می توان در چارچوبی سازماندهی کرد که درک ما را از ماهیت ، ویژگی ها و مشکلات کسب و کار ها از یک مرکز خشک شویی گوشه ای با دو یا سه کارمند حداقل دستمزد گرفته تا یک نرم افزار رایانه ای 20 میلیون دلاری در سال افزایش دهد. شرکتی که نرخ رشد سالانه 40 درصدی را تجربه می کند.  برای رشد کسب و کار خود به شکل آسان ، از مشاوره مهدی رمضانی مقدم استفاده کنید تا بهترین و بهینه ترین عملکرد را کسب کنید، جهت ارتباط با مجموعه میتوانید با شماره تلفن 09365857004 تماس حاصل نمایید.

رشد کسب و کار به شکل آسان

برای صاحبان و مدیران مشاغل کوچک ، چنین درک می تواند به ارزیابی چالش های فعلی کمک کند. به عنوان مثال ، نیاز به ارتقاء یک سیستم رایانه ای موجود یا استخدام و آموزش مدیران سطح دوم برای حفظ رشد برنامه ریزی شده. این می تواند به پیش بینی الزامات کلیدی در نقاط مختلف کمک کند که به عنوان مثال ، تعهد زمانی بیش از حد برای مالکان در طول دوره راه اندازی و نیاز به تفویض اختیار و تغییر در نقش های مدیریتی آنها زمانی که شرکت ها بزرگتر و پیچیده تر می شوند.

این چارچوب همچنین مبنایی برای ارزیابی تأثیر مقررات و سیاست‌های دولتی کنونی و پیشنهادی بر تجارت فرد فراهم می‌کند. نمونه ‌ای از این موارد حذف سود سهام از مالیات مضاعف است که می‌تواند کمک بزرگی به یک تجارت سودآور ، بالغ و باثبات مانند یک تشییع جنازه کند ، اما هیچ کمکی به یک شرکت جدید ، به سرعت در حال رشد و با فناوری بالا نمی‌کند.

در نهایت، این چارچوب به حسابداران و مشاوران در تشخیص مشکلات و تطبیق راه حل ها برای شرکت های کوچکتر کمک می کند. مشکلات یک تجارت 6 ماهه و 20 نفره به ندرت با مشاوره مبتنی بر یک شرکت تولیدی 30 ساله و 100 نفره برطرف می شود. برای اولی، برنامه ریزی جریان نقدینگی بسیار مهم است. برای دومی ، برنامه ریزی استراتژیک و بودجه بندی برای دستیابی به هماهنگی و کنترل عملیاتی بسیار مهم است.

توسعه یک چارچوب کسب و کار کوچک

محققان مختلف در طول سال ها مدل هایی را برای بررسی مشاغل ایجاد کرده اند که هر کدام از اندازه کسب و کار به عنوان یک بعد و بلوغ شرکت یا مرحله رشد به عنوان بعد دوم استفاده می کنند. اگرچه این چارچوب ها از بسیاری جهات مفید هستند ، اما حداقل از سه جهت برای مشاغل کوچک نامناسب هستند.

اول، آنها فرض می کنند که یک شرکت باید رشد کند و از تمام مراحل توسعه عبور کند یا در تلاش بمیرد. دوم ، مدل‌ ها نمی‌ توانند مراحل اولیه مهم پیدایش و رشد یک شرکت را به تصویر بکشند. سوم ، این چارچوب ‌ها اندازه شرکت را تا حد زیادی از نظر فروش سالانه مشخص می‌کنند ( اگرچه برخی به تعداد کارکنان اشاره می ‌کنند ) و عوامل دیگری مانند ارزش افزوده ، تعداد مکان ‌ها ، پیچیدگی خط تولید و نرخ تغییر در محصولات یا فناوری تولید را نادیده می‌گیرند. برای ایجاد چارچوبی مرتبط با کسب و کارهای کوچک و در حال رشد ، از ترکیبی از تجربه ، جستجوی ادبیات و تحقیقات تجربی استفاده کردیم. چارچوبی که از این تلاش به وجود آمده است.

هر مرحله با شاخصی از اندازه ، تنوع و پیچیدگی مشخص می شود و با پنج عامل مدیریتی توصیف می شود : سبک مدیریتی ، ساختار سازمانی ، گستره سیستم های رسمی ، اهداف استراتژیک اصلی ، و مشارکت مالک در کسب و کار.

مرحله اول : وجود. در این مرحله مشکلات اصلی کسب و کار ، جذب مشتری و ارائه محصول یا خدماتی است که برای آن قرارداد بسته شده است. از جمله سوالات کلیدی می توان به موارد زیر اشاره کرد :

  • آیا می‌توانیم مشتریان کافی به دست آوریم ، محصولات خود را ارائه دهیم و خدمات را به اندازه کافی برای تبدیل شدن به یک کسب ‌و کار بادوام ارائه دهیم ؟
  • آیا می‌توانیم از یک مشتری کلیدی یا فرآیند تولید آزمایشی به پایگاه فروش بسیار گسترده‌ تری گسترش دهیم ؟
  • آیا پول کافی برای پوشش مطالبات نقدی قابل توجه این مرحله راه اندازی داریم ؟

این مجموعه یک سازمان ساده است که مالک همه کارها را انجام می دهد و مستقیماً بر زیردستان نظارت می کند که حداقل باید از صلاحیت متوسط برخوردار باشند. سیستم‌ ها و برنامه‌ ریزی رسمی حداقل تا اصلاً وجود ندارند. استراتژی شرکت فقط زنده ماندن است. مالک کسب و کار است ، تمام وظایف مهم را انجام می دهد و تامین کننده اصلی انرژی، جهت دهی ، و با اقوام و دوستان ، سرمایه است.

شرکت ‌هایی که در مرحله هستی قرار دارند ، از رستوران‌ ها و فروشگاه‌ های خرده ‌فروشی تازه راه ‌اندازی شده تا تولید کنندگان با تکنولوژی بالا که هنوز تولید یا کیفیت محصول را تثبیت نکرده‌ اند، را شامل می‌شود. بسیاری از این شرکت ‌ها هرگز از پذیرش کافی مشتری یا قابلیت محصول برای ماندگار شدن برخوردار نمی ‌شوند. در این موارد ، مالکان با تمام شدن سرمایه اولیه ، کسب و کار را می بندند و اگر خوش شانس باشند ، کسب و کار را به ارزش دارایی آن می فروشند. در برخی موارد ، مالکان نمی ‌توانند خواسته ‌هایی را که کسب ‌و کار از زمان ، مالی و انرژی خود می ‌پذیرد بپذیرند و منصرف می‌ شوند. آن شرکت هایی که در تجارت باقی می مانند به شرکت های مرحله دوم تبدیل می شوند.

مرحله دوم : بقا. در رسیدن به این مرحله ، کسب و کار نشان داده است که یک نهاد تجاری کارآمد است. مشتریان کافی دارد و آنها را به اندازه کافی از محصولات یا خدمات خود راضی می کند تا آنها را حفظ کند. بنابراین مشکل کلیدی از وجود صرف به رابطه بین درآمد ها و هزینه ها تغییر می کند. موضوعات اصلی به شرح زیر است :

  • آیا می‌توانیم در کوتاه‌ مدت ، پول نقد کافی تولید کنیم تا از بین برود و تعمیر یا جایگزینی دارایی ‌های سرمایه‌ای خود را با فرسودگی پوشش دهیم ؟
  • آیا ما حداقل می‌توانیم جریان نقدی کافی برای ماندن در کسب ‌و کار و تأمین مالی رشد به اندازه ‌ای که با توجه به جایگاه صنعت و بازارمان به اندازه کافی بزرگ باشد ، برای کسب بازده اقتصادی از دارایی ‌ها و نیروی کارمان تولید کنیم ؟

سازمان هنوز ساده است. شرکت ممکن است تعداد محدودی کارمند داشته باشد که توسط یک مدیر فروش یا یک سرکارگر نظارت می شود. هیچ یک از آنها به طور مستقل تصمیمات اصلی را نمی گیرند ، اما در عوض دستورات نسبتاً به خوبی تعریف شده مالک را انجام می دهند. توسعه سیستم حداقل است. برنامه ریزی رسمی در بهترین حالت ، پیش بینی پول نقد است. هدف اصلی همچنان بقا است و مالک هنوز مترادف با کسب و کار است. در مرحله بقا ، شرکت ممکن است از نظر اندازه و سودآوری رشد کند و به مرحله III حرکت کند. یا ممکن است ، همانطور که بسیاری از شرکت ها انجام می دهند ، برای مدتی در مرحله بقا باقی بماند و بازدهی نهایی در زمان و سرمایه سرمایه گذاری شده کسب کند ، و در نهایت زمانی که مالک منصرف شد یا بازنشسته شد ، از کار بیفتد. فروشگاه‌ ها و همچنین کسب ‌و کار های تولیدی که نمی‌ توانند محصول یا فرآیند خود را طبق برنامه به فروش برسانند ، در این دسته هستند. برخی از این کسب ‌و کار های حاشیه‌ای ، قابلیت اقتصادی کافی را توسعه داده ‌اند تا در نهایت ، معمولاً با زیان جزئی ، فروخته شوند. یا ممکن است کاملاً از کار بیفتند و از دید خارج شوند.

مرحله سوم : موفقیت تصمیمی که در این مرحله پیش روی مالکان قرار می گیرد این است که آیا از دستاوردهای شرکت بهره برداری کنند و شرکت را با ثبات و سودآور نگه دارند یا خیر ، و زمینه ای برای فعالیت های مالک جایگزین فراهم کنند. بنابراین ، یک مسئله کلیدی این است که آیا باید از شرکت به‌عنوان پلتفرمی برای رشد استفاده کرد و یا به عنوان وسیله‌ ای برای حمایت از مالکان در حالی که به طور کامل یا جزئی از شرکت جدا می‌شوند  و آن را تبدیل به یک مرحله فرعی III-D می‌ کند. شرکت در پس این جدایی ممکن است تمایل به راه اندازی شرکت های جدید ، اجرای مناصب سیاسی ، یا صرفاً دنبال کردن سرگرمی ها و سایر علایق بیرونی و در عین حال حفظ کسب و کار کم و بیش در وضعیت موجود باشد.

در پایان پیشنهاد میکنیم که برای رشد کسب و کار خود به شکل آسان ، از مشاوره های آقای مهدی رمضانی مقدم استفاده کنید تا بهترین و بهینه ترین عملکرد را کسب کنید. جهت ارتباط با مجموعه میتوانید با شماره تلفن 09365857004 تماس حاصل نمایید.

عمومی #رشد کسب و کار به شکل آسان