در سالهای اخیر ، داراییهای نامشهود برای کسب و کار هایی که در صنایع مختلف فعالیت میکنند ، اهمیت بیشتری یافته است. این به نوبه خود باعث شده تا بتوانیم راه های معتبری برای ارزش گذاری برندها ارائه کنیم.
در حال حاضر پذیرش گسترده ای وجود دارد که برندها نقش مهمی در ایجاد و حفظ عملکرد مالی کسب و کارها دارند. با سطوح بالای رقابت و ظرفیت مازاد تقریباً در هر صنعتی ، برندهای قوی به شرکتها کمک میکنند تا خود را در بازار متمایز کنند و بیان کنند که چرا محصولات و خدمات آنها بهطور منحصربهفردی قادر به برآوردن نیازهای مشتری هستند.
در محیطی که در آن تفاوتهای عملکردی بین محصولات و خدمات با اتخاذ مدیریت کیفیت جامع تا حد نامرئی کاهش یافته است ، برندها مبنایی را برای ایجاد تفاوتهای معنادار بین پیشنهادات ظاهرا مشابه فراهم میکنند. مزیت رقابتی اکنون به این بستگی دارد که بتوانید نه تنها نیازهای عملکردی مشتریان خود را برآورده کنید ، بلکه نیازهای ناملموس تر آنها را نیز برآورده کنید. این بدان معنی است که نه تنها درک کنید که محصولات شما چه کاری می توانند برای آنها انجام دهند ، بلکه همچنین به معنای این است که آنها می توانند معنی داشته باشند. و تازه متوجه می شوید که ارزش گذاری درست برند تجاری چه معنایی پیدا می کند. برندها برای این کار مناسب هستند زیرا در سطوح مختلف ارتباط برقرار می کنند. برندها سه کارکرد اصلی دارند :
برندها به مشتریان کمک می کنند تا از میان مجموعه ای گیج کننده از جایگزین ها انتخاب کنند.
آنها کیفیت ذاتی محصول یا خدمات را به اشتراک می گذارند و بنابراین مشتریان را در انتخاب خرید اطمینان می دهند.
آنها تصاویر و تداعی های متمایزی را به اشتراک می گذارند که مشتریان را تشویق می کند تا با نام تجاری خود را به دیگران معرفی کنند.
برندسازی فرآیند تبدیل داراییهای اساساً کاربردی به داراییهای رابطه ای با فراهم کردن زمینه ای برای ارتباط روانشناختی بین برند و مشتری است. این توانایی برای اعطای یک محصول ، خدمات یا شرکت با اهمیت احساسی بیش از ارزش عملکردی آن ، منبع قابل توجهی برای خلق ارزش است. اگر می خواهید در رابطه با خلق ارزش ها در راستای بهتر کردن ارزش گذاری برند تجاری اطلاعات بیشتری کسب کنید ، از پکیج های ما تهیه کنید و خود را در این زمینه رشد دهید.
ما معتقد هستیم که شناسایی چهار دسته کلی از دارایی های نامشهود که از عملکرد برتر بازار کسب و کارها حمایت می کنند ، مفید است بدانیم که عبارتند از :
به عنوان مثال ، حق ثبت اختراع ، نرم افزار ، دستور العمل ها ، دانش خاص ، از جمله راهنماها و دستورالعمل های ساخت و عملیات ، تحقیقات محصول شامل داده های آزمایش محصول ، پایگاه های اطلاعاتی و ... همگی در گروه اطلاعات نامشهود دانش قرار می گیرند.
این موارد شامل روش های منحصر به فرد سازماندهی کسب و کار از جمله مدل های کسب و کار نوآورانه ، تکنیک های تولید انعطاف پذیر و پیکربندی های زنجیره تامین است. که به نوعی در ارزش گذاری برند تجاری نیز کاربرد دارد.
به عنوان مثال ، فهرست ها و قراردادهای خرده فروشی ، حقوق توزیع ، سهمیه های تولید یا واردات ، مجوزهای نسل سوم به بعد مخابرات ، مجوزها و مجوزهای دولتی و قراردادهای تامین مواد خام همگی جزو موقعیت هایی هستند که به صورت نامشهود در بازار دیده می شود و می توان از آن ها استفاده کرد.
این موارد شامل نامهای تجاری ، علائم تجاری و نمادهای تجاری ، نام دامنه ، حقوق طراحی ، لباس تجاری ، بستهبندی ، حق چاپ روی رنگهای مرتبط ، بوها ، صداها ، توصیفکنندهها ، لوگوتایپها ، تصاویر بصری تبلیغاتی و کپی نوشتاری است. علاوه بر این ، سرقفلی مرتبط (تمایل عمومی افراد برای انجام تجارت با یک برند به جای نام تجاری دیگر) باید لحاظ شود. و در نظر داشته باشید که در کسب و کارتان ایجاد این نوع روابط بسیار می تواند برایتان مفید باشد.
اهمیت نسبی این چهار دسته از دارایی های نامشهود بسته به صنعت متفاوت است. داروسازی صنعتی است که در آن دارایی های دانش از اهمیت خاصی برخوردار است. خرده فروشی صنعتی است که در آن داراییهای فرآیند کسب و کار منابع اصلی ارزش مالی هستند. خطوط هوایی صنعتی است که در آن دارایی های موقعیت بازار ( به شکل حق فرود در فرودگاه های محبوب ) محرک های اصلی مزیت رقابتی هستند.
پیشنهاد می کنیم اگر می خواهید این دارایی های نامشهود را وارد کسب و کارتان کنید ، از مشاوره های آقای مهدی رمضانی مقدم مشاور و مدرس حوزه برندسازی ، برندینگ و فرانچایز استفاده کنید تا زمانی که ارزش گذاری برند تجاری شما به حداکثر میزان خود برسد.
در صورت تمایل میتوانید با شماره تماس 09365857004 تماس حاصل فرمایید.
در صنایعی مانند کالاهای بسته بندی شده برای مصرف کننده ، اقلام لوکس ، رسانه ها و برخی از انواع کالاهای بادوام مصرفی ، برندها ممکن است به خوبی نشان دهنده مهم ترین شکل دارایی نامشهود باشند. حتی در بخشهایی که عمدتاً توسط فناوری و تحقیقات هدایت میشوند ، برندها نقشی حیاتی در تبدیل شایستگیهای فنی شرکت به موفقیت در بازار دارند. بنابراین ، مدیریت مؤثر برندها یک عنصر مهم از استراتژی کسب و کار و تعیین کننده ارزش گذاری بر اساس یک تجارت توسط سرمایه گذاران است.
در بیشتر اوقات وقتی افراد بازاریاب در مورد کاری که انجام میدهند صحبت میکنند ، متغیرهایی که ذکر میکنند ، آنهایی نیستند که صاحب کسب و کار به آنها اهمیت میدهد. در کل آگاهی مشتری ، رضایت مشتری و سهم بازار همگی معیارهایی هستند و دانستن آنها خوب است. اما صاحب کسب و کار بیشتر به ارزش سهامداران ، ارزش بازار ، بازده دارایی ها و بازگشت سرمایه توجه دارد. که در بازاریابی ، مردم اینطور صحبت نمی کنند.
رویکرد های ارزش گذاری برند تجاری
در ارزیابی برند دو سوال حیاتی وجود دارد که باید به آنها پاسخ داد. اولین مورد دقیقاً همان چیزی است که ارزش گذاری می شود. آیا ما برای علائم تجاری ، نام تجاری یا تجارت مارک ارزش قائل هستیم ؟ دومین سوال مهم هدف ارزش گذاری است. می توان تمایز مهمی بین ارزش گذاری فنی و تجاری قائل شد.
ارزیابی های فنی عموماً برای گزارش ترازنامه ، برنامه ریزی مالیاتی ، دعاوی حقوقی ، اوراق بهادار ، صدور مجوز ، ادغام و تملک و اهداف روابط با سرمایه گذاران انجام می شود. که آنها بر ارائه نقطه ای در ارزش گذاری زمانی تمرکز می کنند که نشان دهنده ارزش علائم تجاری یا برند همانطور که در بالا تعریف شده است. ارزش گذاری های تجاری برای اهداف معماری برند ، مدیریت پورتفولیو ، استراتژی بازار ، تخصیص بودجه و کارت امتیازی برند استفاده می شود. چنین ارزشگذاریهایی مبتنی بر مدلی پویا از کسب و کار برند است و هدف آن اندازهگیری نقشی است که برند در تأثیرگذاری بر متغیرهای کلیدی در مدل بازی می گذارد.
ما توصیه می کنیم که نقطه شروع هر ارزیابی ، چه فنی و چه تجاری ، باید یک ارزش گذاری تجاری برند باشد. این کامل ترین درک را از زمینه ارزش گذاری برند تجاری فراهم می کند.
ارزشگذاری کسب و کار با نام تجاری مبتنی بر تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیلشده از درآمدهای آتی آن کسب و کار است که با هزینه سرمایه مناسب تنزیل شده است. ارزش کسب و کار برند از تعدادی دارایی مشهود و نامشهود تشکیل شده است. علائم تجاری به عنوان مثالی از یکی از این موارد هستند و برندها مجموعه جامع تری از علائم تجاری و دارایی های نامشهود مرتبط می باشند.
تعدادی روش شناخته شده برای ارزش گذاری علائم تجاری یا برندها وجود دارد که در اینجا بیان می کنیم :
میتوانیم به هزینههای قدیمی نگاهی بیندازیم تا ببینیم هزینه ایجاد آن چه مقدار بوده است ؟ در مورد یک برند می توان به هزینه طراحی ، ثبت و ترویج علائم تجاری و حقوق مرتبط نیز نگاه کرد. از طرف دیگر ، می توان به هزینه جایگزینی آنها پرداخت. هر دو روش هزینه تاریخی و روش هزینه جایگزینی ذهنی هستند ، اما اغلب از ما خواسته میشود که به این روش ارزش گذاری کنیم ، زیرا مجامع قضایی ممکن است بخواهند بدانند ایجاد یک برند چه هزینهای دارد.
همچنین می توان ارزش بازار را در نظر گرفت ، اگرچه اغلب ارزش بازاری برای دارایی های نامشهود ، به ویژه علائم تجاری و مارک ها وجود ندارد. بنابراین ، به طور کلی ، عملگر اترین رویکرد برای ارزشگذاری برند ، استفاده از روش ارزیابی استفاده اقتصادی است که تعدادی از آنها وجود دارد.
ابتدا رویکرد حق بیمه قیمت یا حاشیه ناخالص وجود دارد که حق بیمه قیمت یا حاشیه برتر را در مقابل یک تجارت عمومی به عنوان معیاری برای تعیین کمیت ارزشی که نام تجاری به آن کمک می کند در نظر می گیرد. با این حال ، افزایش برچسب خصوصی به این معنی است که اغلب شناسایی یک محرک که باید تفاوت قیمت یا حاشیه را با آن اندازه گیری کرد ، دشوار است.
تحلیل جایگزینی اقتصادی رویکرد دیگری است که اگر آن علامت تجاری یا نام تجاری را نداشتیم ، عملکرد مالی کسب و کار مارک دار چگونه بود ؟ چگونه حجم ه، ارزش ها و هزینه ها تغییر می کند ؟ مشکل این رویکرد این است که بر قضاوت های ذهنی در مورد اینکه جایگزین جایگزین می تواند باشد و خیلی قابل اعتماد نیست.
همه این ها بخشی از رویکرد ها ارزش گذاری برتد تجاری می باشد که برای ارائه بیشتر رویکرد ها می بایست از مشاورین و توسعه دهندگان کسب و کار کمک و راهنمایی بگیریم. در این خصوص مهدی رمضانی مقدم می تواند به شما در زمینه ارزش گذاری برند تجاری مشاوره دهد و شما را در مسیر توسعه کسب و کار و برند خود هدایت کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید با شماره 09365857004 تماس حاصل فرمایید.